فن خطابه و سخنوری حرفه ای : نخستین آکادمی فن بیان تاریخ ساحران و شمن ها بوده اند که بدلیل مهارت های مابعدالطبیعی خود همواره مورد توجه مردم بوده اند. بعد از این گروه و در دوره باستان معلمان سیاری ظهور می یابند که با سفر به نقاط مختلف اهداف خود را بیان کرده و در ازای این کار از مردم نیز مبالغی دریافت می کرده اند.
گروه کثیری از این دو دسته از دانش بالایی برخوردار بوده اند و گروه دیگری هم خیر . اما هر دو دسته در پی راهبری و ارشاد مردم از قدرت های بیانی خود استفاده می کردند تا به اهداف خود دست یابند.
بعد از این گروه نوبت به متصوفه و عرفا می رسد آنها که با یکجانشینی دور هم گرد آمده و با استفاده از قدرتهای کلامی زمینه هدایت پیروانشان را فراهم می کردند.
اما سرزمین یونان نخستین مکانی است که در آن سخنوری و خطابه به شکل یک علم همراه با اصول و ضوابط خاص خود شکل می گیرد.
در آن زمان سخنرانی دو موضوع مشخص داشت:
بنابراین سخنوری تبدیل به روشی برای کسب درآمد این گروه و میزان نفوذ این آکادمی فن بیان در میان مخاطبانشان بسیار حائز اهمیت قلمداد می شود تا جایی که برخی از افراد برای دست یابی به پول بیشتر حاضر به انجام هر کاری می شوند و بسیاری از این سخنرانی ها تبدیل به جریانات مهمی در تاریخ می شود
این اصول برگرفته از اصول به کار گرفته شده در یونان قدیم است که بر بیان سخنوری و تکنیک فردی او تاکید داشت.
از آنجا که تمامی تلاش های سخنور در جهت راهبری مخاطب خویش است بنابراین سخنور باید مخاطب شناس بسیار دقیقی باشد و مطالب خود را بر اساس نوع مخاطب خود تنظیم کند. با در نظر گرفتن این نکته که جنس کلام وی نسبت به مخاطب تغییر نمی یابد .
اینکه مخاطب در چه سطحی از آگاهی از لحاظ علمی و فنی قرار گرفته باشد و تا چه میزان نسبت به موضوع آگاهی داشته باشد نحوه انتقال مطلب توسط سخنور را نیز تحت تاثیر قرار می دهد .
نیاز یک مخاطب با دیگری متفاوت است بنابراین باید نیاز مخاطب و ماهیت ذهنی او و اینکه نسبت به دنیا چه بینشی دارد و چه چیزی برای او از اولویت بیشتری برخوردار است را بشناسیم و یادداشت برداری ها و حتی انتخاب موضوع سخنرانی به شناخت ما از شنونده وابسته است.
شناخت دسته بندی های مخاطبین به لحاظ فرهنگی از اهمیت به سزایی برخوردار است.
منظور از نام گذاری این دسته از حقایق به راستین این نیست که در انواع دیگر حقیقت حقایق دروغین موجودند.
منظور از حقیقت راستین آن دسته از حقایق است که به دلیل عریان شدن واقعیات و بی پرده بودن آنها نمی توان در سخنرانی ها بدان اشاره کرد مثال مشهور این دسته از حقایق حقیقتی است که حلاج بدون توجه به اینکه به شرایط و مخاطب خود بیاندیشد تنها به بیان حقایق راستین پرداخت. این حقایق در طول تاریخ به واقعیت تبدیل می شود ولی در آن واحد و آن لحظه ای که بدان اشاره شود این اتفاق رخ نمی دهد.
شخصی که دغدغه اش حقیقت راستین است کاری به شرایط و مخاطب ندارد در صورتی که در سخنرانی محور اصلی گرداننده سخن با مخاطب است بنابراین اینگونه از حقایق در جهت موفقیت سخنور و فن خطابه تاثیری ندارد.
این دسته از حقایق وابسته به نوع مخاطب و شرایط مورد نظر تغییر می یابند. یعنی گاهی مسئله ای در جایی حقیقت به حساب می آید و در جای دیگر حقیقت نیست.
اما این نوع حقیقت از بقیه حقایق آسان یاب تر و در دسترس تر است بدین معنا که این دسته از حقایق همان واقعیات زندگی مخاطب است که نیازمند شرح و بسط نیست و وظیفه سخنران نیز در این زمینه تنها پرداخت به این حقیقت و نتیجه گیری در آن است و نیازمند خلق حرفی تازه نیست.
در بسیاری از مواقع اتفاق می افتد که فرد سخنور برای حقیقت سازی از حقایق واقعی سود می جوید تا به حقایق تعبیری دست یابد.
فن خطابه و ملموس سازی در سخنوری
یک سخنران برای آنکه بتواند مفاهیم مورد نظر خود را عینی تر جلوه دهد می تواند از استدلال مثال، حکایت، ضرب المثل، یا تشبیه سود جوید.
باید این نکته را همواره در نظر داشته باشیم که سخنرانی موفق وابسته به تکنیک ها و روش های سخنرانی است و بعد از تکینک به فرمولهای ثابت وابسته است (فرمول و روش باهم دارای تفاوت هایی هستند).
فرمول ، خود اصلی ثابت است که در هر شرایطی، حتی شرایط خاص نیز برقرار و قابل انجام است. اما بحث استفاده از روش و اسلوب زمانی به میان میآید که گاهی شخص هدفی خاص مد نظر دارد که این هدف را بخاطر جبههگیریهای مخاطب خود نمی تواند بصورت مستقیم بیان کند
همانطور که در ماهیت لذت در سخن اهمیت دارد در موضوع نیز ایجاد جذابیت از اهمیتی یه سزا برخوردار است
جذابیت همان کشش و گیرایی است که سخنور ایجاد می کند تا مخاطب سخنان وی را با علاقه دنیال کند در دوره ای پیشین فرد به وسیله جملاتی تکراری حکمی را صادر می کرد و یا احساسی خاص را در مستمعین بر می انگیخت اما امروزه گیرایی سخنان تنها منوط به ویژگی های فردی سخنور و سبک خاص وی در بیان مطالب است.
ویژگی های فردی سخنور خواه خود صاحب آن بوده و به آن مشهور باشد و خواه دوست بدارد که آنگونه باشد می تواند در پیدا کردن رویه ای برای سخنوری به او یاری برساند .
گاهی ممکن است فرد با وجود نداشتن یک ویژگی منحصر به فرد او به موقعیت بهتری نیز برسد چرا که نداشتن این امضای شخصی باعث تمرکز وی بر سایر ویژگی ها می شود.
برای ایجاد گیرایی در کلام خود می توانید از آثار ادبی اشعار حکایات ضرب المثل ها و … سود جویید.
اشخاصی که طنز پرداز هستند با بکارگیری هنر خود در طنزپردازی کلام خود را گیرا و جذاب می کنند
گاهی جذابیت می تواند از راه سخن بیان یا حتی زبان بدن بروز یابد
شیوه منحصر به فرد سخنوری در بیان کلمات زمانی که به زبان بدن او مبدل شود می تواند شنونده را تحت تاثیر قرار دهد
اگر کسی صاحب تشخیص یا ظاهر مناسبی است این ویژگی او می تواند برای مخاطبش جاذبه ایجاد کند
هر کس باید به هر زبانی که قائل است به بیان سخنرانی دست یابد.
ارسطو در این زمینه می گوید:
«ارائه سخنرانی نباید مانند شعر موزون باشد اما در عین حال نباید بیوزن نیز باشد.»
علت اینکه گفته شده نباید متن سخنرانی مانند شعر موزون باشد این است که گفتار سخنور از این طریق به حالتی تصنعی و ساختگی تبدیل میشود. بنابراین مخاطب نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند همچنان که استفاده از لغات ادبی خاص نیز همین مسئله را ایجاد میکند و در نتیجه تمامی حواس مخاطب معطوف به واژگان ثقیل و شاید حتی معنای آن ها شود.
آنچه که قبل از بیان سخنران از اهمیت بالایی برخوردار است ارتباط با ادراک و وجود مخاطب است. زبان سخنرانی باید منحصر به فرد باشد و در عین اینکه قابل فهم است، برجستگی خود را نیز حفظ کند.
لغات و واژگان مهجور ، نامأنوس و بیمایه بدلیل آنکه نوعی بیگانگی و گاهاً اظهارفضل را با خود به همراه دارد به نوبه خود دردسرساز است و باعث پس زدن آن از جانب شنونده میشود و میزان مقبولیت سخنور را تا سطح زیادی پایین میآورد.
در سخنرانی زبان مورد استفاده باید نزدیک به زبان توده مردم باشد. استفاده از سجایع در جملات نیز لزوماً موفقیتآمیز نیست بلکه وزن باید در لحن و بیان سخنور باشد و نه در عبارات، جملات و واژگان او.
وزن در سخنرانی با آهنگ درکلام که در برگیرنده تأکیدات کلامی و کوتاه، بلند و کشیده نمودن صامتها، مصوتها و هجاها است ارتباط تنگاتنگی دارد. بنابراین سخنران قادر است حتی سادهترین جملات را به هنگام ادایشان وزن و آهنگ ببخشد. اگر سخنران ، متن سخنرانی خود را حفظ کرده باشد به دلیل آنکه بیشتر انرژی خود را صرف یادآوری کلمات و جملات کرده است خود به خود باعث از بین رفتن آهنگ کلام میشود.
ـ ایجاد وزن و آهنگ ارتباط تنگاتنگی با نحوه استفاده از صدا دارد.
ـ از جمله موارد مهم دیگر به کاربردن ضمایر جمع به جای ضمایر مفرد است استفاده از حروف ربطی نیز در حفظ پیوستگی کلام بسیار مؤثرند. این دسته از حروف کمک میکنند تا سخنران بدون مکثهای طولانی و بطور یکدست مطالب را پیش ببرد. استفاده از کلمات مترادف نیز برای روشن کردن کلیت مفهوم سهمی عمده دارند.
ـ به جای آنکه چیزی را تنها نام ببرید آنرا توصیف کنید و از توصیفات، القاب و عناوین به درستی استفاده کنید.
ـ تمرین در شعرخوانی و ضبط صدا در جهت تقویت صدا بسیار مفیدند.
ـ هریک از واژگان باید متناسب با نوع جمله، طنین خاصی را به خود اختصاص دهد. مثلاً اگر فرد میخواهد از اشعار نیما یوشیج بخواند چون اغلب اشعار وی فضایی وهمآلود دارند باید در صدای خود نیز این حس وجود داشته باشد.
ـ حتی در یک گفتگوی ساده نیز صدا زیر و بم میشود. بلند بودن صدا مقداری از حد طبیعی در هنگام سخنرانی تمایزآفرین است و ایجاد تشخص کرده و ضمنا انرژی خاصی را نیز تولید می کند. باید تصویر از طریق لحن و بیان و صدا انتقال یابد.
اگر در مورد مباحث انتزاعی و ذهنی قرار است سخنی به میان آید میتوان از مصادیق مختلف و مثالها سود جست.
ـ به یاد داشته باشیدکه تنها زمانی می توانید به جزئیات یک مسئله به وضوح بپردازید کهاین مسئله تبدیل به دغدغه اصلی شما شده باشد و به آن به خوبی اندیشیده باشید.
نمونه سخنرانی درباره انسان خندان توسط دکتر زند در سری نشست های ماهانه آکادمی فن…
رویداد 6 آکادمی فن بیان در فرهنگسرای ارسباران در اردیبهشت ماه 1402 برگزار شده است.…
رویداد 5 مربوط به همایش آکادمی فن بیان در اسفند ماه 1401 در خانه شعر…