غزل 10 حافظ: دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما

آموزش
لحن
دکلمه
مشاوره
رایگان
فن بیان
نقشه
راه
فن بیان

.

.
غزل 10 حافظ با دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما آغاز می شود. وزن غزل دوش از مسجد سوی میخانه آمد ، فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (بحر رمل) می باشد. در ادامه می توانید متن کامل غزل و همچنین معنی لغات و شرح و تفسیر ابیات را مشاهده کنید. شرح و تفسیر برگرفته از کتاب شرح سودی بوسنوی بر حافظ ترجمه دکتر عصمت ستارزاده می باشد. ضمنا می توانید از فایل pdf متن، معنی و تفسیر غزل استفاده کنید.

آنچه در ادامه می خوانید:

1- متن غزل

2- دکلمه غزل

3- شرح و تفسیر غزل

4- معنی لغات

متن غزل 10 حافظ

دوش از مسجد سویِ میخانه آمد پیرِ ما

چیست یارانِ طریقت بعد از این تدبیرِ ما

ما مریدانْ رویْ سویِ قبلهْ چون آریم چون

رویْ سویِ خانۀ خمّار دارد پیرِ ما

در خراباتِ طریقت ما به هم منزل شویم

کاین چنین رفته‌ست در عهدِ ازلْ تقدیرِ ما

عقل اگر داند که دلْ در بندِ زلفش چون خوش است

عاقلان دیوانه گردند از پیِ زنجیرِ ما

رویِ خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد

زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیرِ ما

با دلِ سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی

آهِ آتشناک و سوزِ سینۀ شبگیرِ ما

تیرِ آهِ ما زِ گردون بُگْذرد حافظ خموش

دکلمه غزل 10 حافظ

دکلمه غزل دوش از مسجد سوی میخانه آمد با صدای استاد حسین زند

شرح و تفسیر غزل 10 حافظ

دوش از مسجد سویِ میخانه آمد پیرِ ما

چیست یارانِ طریقت بعد از این تدبیرِ ما

دوش: در لغت به معنای دیشب است ولی در اینجا مراد زمان گذشته و سابق است

پیر ما: سه بیت اول این غزل تلمیح و اشاره به داستان شیخ صنعان یعنی عبد الرزاق یمنی دارد. شرح قصه مذکور در کتاب منطق الطیر عطار آمده است. خلاصه داستان شیخ صنعان از این قرار است که صنعان، پیری صاحب کمال و پیشوا و امام مردم زمانه خودش بود. او نزدیک به پنجاه سال در کعبه اقامت داشت و هرکس به حلقهٔ مریدان او درمی‌آمد از ریاضت و عبادت نمی‌آسود. وی خود نیز هیچ سنّتی را فرو نمی‌گذاشت و نماز و روزه بی‌حد به‌جا می‌آورد.

شخ تقریبا 50 بار مراسم حج به جای آورده بود و در کشف اسرار به مقام کرامت رسیده بود. شیخ صنعان چند شبِ پیاپی خواب می‌بیند که مقیم روم شده و به یک بت سجده می‌کند. او با مریدانش به روم سفر می‌کند و در آنجا دختری ترسایی (مسیحی) را می‌بیند و عاشق او می‌شود. وی بیش از یک ماه برای وصال دختر عجز و لابه و گریه می‌کند.

دختر مسیحی برای شیخ 4شرط می‌گذارد:

سجده کردن بر بت، سوزاندن قرآن، نوشیدن شراب و ترک ایمان

شیخ صنعان علاوه بر اجرای این شروط، یکسال نیز به جای کابین و مهر دختر برای او خوکبانی می‌کند. مریدان از بازگشت او ناامید می‌شوند و به دیار خود بازمی‌گردند. یکی از مریدان که در سفر با وی نبوده به امید بازگشت او به روم سفر می‌کند و در آنجا ۴۰ روز برای وی به دعا می‌نشیند. سرانجام پیامبر اسلام را در خواب می‌بیند و مژده بازگشت او را می‌گیرد. صنعان، سرانجام از قید عشق دختر آزاد می‌شود و این بار با خوابی که دختر می‌بیند؛ دختر، عاشق او می‌شود و با او به دیارش و سرزمینش می‌رود و مسلمان می‌شود. دختر در خواب می‌بیند که آفتاب به کنارش افتاده و به او می‌گوید با شیخ روان شو

طریقت: در تصوف روش اهل صفا و سلوک را گویند

تدبیر: راهکار . به پایان کاری نگریستن و در آن اندیشیدن

معنی بیت: این بیت از قول مریدان شیخ صنعان بیان می شود که شیخ از مکه به قیصریه رفته است. (مراد از میخانه همین شهر قیصریه است که شهری مسیحی نشین است و جزء سرزمین کفار محسوب می شد). ای مریدان و یاران حالا چاره کار چیست؟

ما مریدانْ رویْ سویِ قبلهْ چون آریم چون

رویْ سویِ خانۀ خمّار دارد پیرِ ما

خَمّار: می‌فروش؛ شراب‌فروش؛ باده‌فروش

معنی بیت: از زبان مریدان شیخ صنعان نقل می شود که در حالی که پیر و شیخ ما به قبله دیگری روی کرده و عاشق دختر مسیحی شده و شراب نوشیده و زُنّار(کمربندی که مسیحیان ذِمی به ‌حکم مسلمانان بر کمر می‌بسته‌اند تا از مسلمانان بازشناخته شوند) بسته و ترک ایمان کرده، ما چگونه به سوی کعبه رویم.

در خراباتِ طریقت ما به هم منزل شویم

کاین چنین رفته‌ست در عهدِ ازلْ تقدیرِ ما

خرابات: میکده

ازل: همیشگی . زمانی که آنرا ابتدا نباشد

تقدیر: سرنوشت

معنی بیت: این بیت هم از زبان مریدان شیخ صنعان است که در میخانه ما هم با پیر و شیخمان هم منزل می شویم. چرا که از روز اول هم سرنوشت ما این طور نوشته شده است.

عقل اگر داند که دلْ در بندِ زلفش چون خوش است

عاقلان دیوانه گردند از پیِ زنجیرِ ما

معنی بیت: اگر عقل می دانست که در عاشقی چه لذتی است، عاقلان همه عقل خود را رها می کردند عاشق می شدند.

رویِ خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد

زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیرِ ما

آیتی: نشانه ای

معنی بیت: روی زیبای تو نشانه های لطف و مهربانی و خوبی را برای من آشکار کرد. از زمانی که روی زیبای تو را دیدم جز لطف و محبت و عشق بر زبانم جاری نیست.

با دلِ سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی

آهِ آتشناک و سوزِ سینۀ شبگیرِ ما

درگیرد: تاثیر کند

آتشناک: سوزان

شبگیر: سحرگاه . واقعه یا اتفاقی که در شب اتفاق می افتد و تمام شب را فرا می گیرد

معنی بیت: آیا آه آتشین و سوز سینه نالان من که در تمام شب تا سحر با من است بر دل بی رحم و سنگدل تو اثر خواهد کرد؟

تیرِ آهِ ما زِ گردون بُگْذرد حافظ خموش

رحم کن بر جانِ خود، پرهیز کن از تیرِ ما

گردون: مجاز به معنی چرخ و فلک و آسمان است

معنی بیت: ای حافظ ما را با فغان و فریاد و کلامت رنجیده خاطر مکن. یا به خودت رحم کن یا از تیر آه ما دوری کن که آه و سوز دل ما تو را از بین می برد.

نویسنده: دکتر زند

آکادمی فن بیان

View Comments