در این مقاله، متن، تحلیل، معنی و دکلمه شعر مرا تو بی سببی نیستی (شبانه) از احمد شاملو با صدای زیبا و دلنشین استاد محمدعلی حسینیان ، بنیانگذار آموزش سخنوری حرفه ای و فن بیان در کشور را می شنویم.

دکلمه شعر نو یکی از مهمترین و موثرترین تمرین های فن بیان برای آموزش لحن در فن بیان است. برای رسیدن به لحن درست و دقیق در فن بیان، این تمرین می تواند سخن آموزان و هنرجویان فن بیان و سخنرانی را با چالش های جدی فن بیان و تکنیک های لحن روبرو کند.

همچنین می توانید به مقاله و ویدئوی تمرین دکلمه شعر نو برای آشنایی بیشتر با آموزش دکلمه مراجعه کنید.

آنچه در ادامه می خوانید:

۱- فایل صوتی دکلمه شعر فراقی با صدای استاد حسین زند

۲- فایل صوتی دکلمه فراقی با صدای احمد شاملو

۳- ویدیوی دکلمه شعر فراقی

۴- متن شعر فراقی

۵- معنی لغات شعر فراقی

دکلمه-شعر-مرا-تو-بی-سببی-نیستی

دکلمه شعر

دانلود فایل صوتی دکلمه شعر مرا تو بی سببی نیستی با صدای استاد حسین زند

دانلود فایل صوتی دکلمه شعر مرا تو بی سببی نیستی با صدای احمد شاملو

ویدئوی دکلمه شعر 

به زودی …

متن شعر مرا تو بی سببی نیستی

مرا
.   تو
بی سببی
.         نیستی.
به راستی
صِلَتِ1 کدام قصیده ای2
.                        ای غزل3 ؟
ستاره بارانِ4 جوابِ کدام سلامی
.                                   به آفتاب
از دریچۀ تاریک؟

کلام از نگاه ِ تو شکل می بندد.

خوشا نظربازیا5 که تو آغاز می کنی!

پسِ پشتِ مَرْدُمَکانَت6
فریادِ کدام زندانی ست
.                          که آزادی را
به لبان ِ بَرآماسیده7

.                      گُلِ سرخی پرتاب می کند؟ ــ
ورنه
.    این ستاره بازی
حاشا
.      چیزی بدهکار ِ آفتاب نیست.

نگاه از صدایِ تو ایمن می شود.
چه مؤمنانه نامِ مرا آواز می کنی!

و دلت
کبوترِ آشتی ست،
در خونْ تَپیده
به بامِ تلخ.

با این همه
چه بالا
چه بلند
پرواز می کنی!

احمد شاملو فروردین 1351

معنی لغات شعر

1- صلت: [ ص ِ ل َ ] جایزه . پاداش

2- قصیده/qaside/: چامه، چکامه، شعر، مدیح، مدیحه

3- غزل:[ غ َ زَ ] سخن گفتن با زنان و عشقبازی نمودن . حدیث زنان و حدیث عشق ایشان کردن . محادثه با زنان . بازی کردن به محبوب . حکایت کردن از جوانی و حدیث صحبت و عشق زنان . دوست داشتن حدیث با زنان و صحبت با ایشان

4- ستاره باران/setārebārān/: (صفت) پُرستاره . فروریختن چیزی از جایی به شکل فرو‌ریختن ستارگان:
از شاخ شکوفه‌ریز گویی
کرده‌ست فلک ستاره‌باران (خاقانی: ۳۴۵).
5- نظربازی/nazarbāzi/: نگریستن به چهرۀ زیبارویان؛ عمل نظرباز؛ چشم‌چرانی . نگاه کردن عاشق و معشوق به هم:
کمال دلبری وحسن در نظربازی است
به شیوۀ نظر از نادران دوران باش (حافظ: ۵۵۲).

6- مردمک/mardomak/: سیاهی میان دایره چشم

7- برآماسیده: ]ب َ دَ / دِ ] متورم ، ورم‌کرده؛ بادکرده؛ پف‌کرده.

 نویسنده: دکتر زند