بلاغت در سخنوری
بلاغت مطالعۀ نحوۀ استفاده نویسندگان و آکادمی فن بیان و استفاده از کلمات برای تأثیرگذاری و برانگیزانندگی مخاطب است. تحلیل بلاغی مقالهای است که یک اثر غیرداستانی را به بخشهایی تقسیم میکند و سپس توضیح میدهد که چگونه این بخشها با هم کار میکنند تا یک اثر خاص را ایجاد کنند – خواه برای متقاعد کردن، سرگرمی یا اطلاعرسانی. شما همچنین می توانید یک تحلیل بلاغی از استدلال های عمدتاً بصری مانند یک کارتون یا تبلیغات یا یک اجرای شفاهی مانند یک سخنرانی انجام دهید. در این مقاله ما از کلمه سخنور برای اشاره به نویسنده یک سخنرانی یا سند یا به خالق یک آگهی تبلیغاتی، کارتون یا سایر آثار بصری استفاده می کنیم.
یک تحلیل بلاغی باید اهداف سخنور، تکنیک ها (یا ابزارهای) مورد استفاده، نمونه هایی از آن تکنیک ها و اثربخشی آن تکنیک ها را بررسی کند. هنگام نوشتن یک متن بلاغی سخنرانی، موافقت و مخالفت با استدلال مهم نیست بلکه در عوض، شما در حال بحث در مورد چگونگی بیان این استدلال توسط سخنور هستید و اینکه آیا رویکرد مورد استفاده موفق بوده است یا خیر.
شواهد هنری و غیر هنری
یک اثبات هنری توسط سخنور ایجاد می شود و شامل درخواست ها، قوانین و بسیاری از تکنیک های ارائه شده می شود. برهان غیر هنری دلیلی است که خارج از ذهن سخنور وجود دارد ، مانند نظرسنجی، نظرسنجی، شهادت، آمار، حقایق و داده ها. هر یک از انواع اثبات می تواند به ایجاد یک مورد کمک کند.
انواع جذابیت در سخنوری
جذابیت تلاشی است برای جلب رضایت یا موافقت مخاطب با بازی با تمایلات طبیعی انسانی یا تجربه مشترک. سه نوع متقاعدسازی وجود دارد: رقت انگیز، اخلاقی و منطقی.
جذابیت رقت انگیز
احساسات مخاطب را برای جلب پذیرش و تایید ایده های بیان شده برمی انگیزد. (توجه داشته باشید که در این زمینه، کلمه “رقت انگیز” هیچ یک از معانی منفی مرتبط با آن در زمینه های دیگر ندارد، بلکه فقط به توانایی تحریک احساسات اشاره دارد.) در یک جذابیت رقت انگیز، آکادمی فن بیان از همدردی و شفقت خواننده، خشم و عصبانیت، ناامیدی، میل به عشق یا اندوه برای متقاعد کردن مخاطب استفاده می کنند. آکادمی فن بیان مؤثر می توانند این احساسات را در مخاطب ایجاد کنند، حتی اگر این احساس قبلاً وجود نداشته باشد.
مثال: تبلیغات تلویزیونی که از بینندگان می خواهند حمایت مالی از یک کودک فقیر را داشته باشند، به شفقت، دلسوزی و غریزه بیننده برای محافظت از افراد بی گناه کمک می کنند.
جذابیت اخلاقی
از اعتبار و شخصیت خود نویسنده استفاده می کند تا موردی را مطرح کند و تأیید را به دست آورد. آکادمی فن بیان از خود و موقعیت خود به عنوان یک «متخصص» یا «شخص خوب» استفاده میکنند تا به بحث خود اهمیت دهند. در ارتباطات جمله معروفی است که می گوید تشخص سخنور مهمتر از کلامی است که می گوید. یک مثال ساده آن کشیشان و روحانیون است که چون خود را به عنوان مقامات اخلاقی تثبیت کرده اند، بسیاری از مردم از آنها پیروی می کنند. همچنین نویسندگانی که از جذابیت اخلاقی استفاده می کنند ممکن است تعریفی برای یک اصطلاح مبهم یا آمار دقیق ارائه دهند تا قدرت و دانش خود را به رخ مخاطب بکشند.
مثال: یک سخنران از انجمن قلب آمریکا که از یک کلاس حرکت شناسی بازدید می کند تا در مورد انتخاب های سبک زندگی سالم صحبت کند، یک مثال عملی از جذابیت اخلاقی است. بدین معنا که از جایگاه خودش برای تاثیرگذاری استفاده می کند.
جذابیت منطقی
از دلیل برای طرح قضیه استفاده می کند. گفتمان آکادمیک عمدتاً مبتنی بر استدلال است زیرا مخاطبان دانشگاهی به دانش و شواهد احترام می گذارند. بلاغتپردازانی که از استدلال استفاده میکنند، بر شواهد و برهان تکیه میکنند. البته که وقتی شما در مقابل مجامع دانشگاهی و یا متخصصان امور قرار می گیرید استفاده از این روش فوق العاده است.
مثال 1: ویلیام پیلی در اثبات برهان نظم و خداباوری با مطرح کردن بحث ساعت ساز الهی خود، از مقایسه منطقی استفاده می کند تا اثبات کند چیزی به پیچیدگی زندگی و دنیای ما نمی تواند تصادفی رخ داده باشد.
مثال 2: تبلیغات خمیردندان بر اساس آمار و استفاده از زبان علمی برای توصیف روند پیشگیری از پوسیدگی دندان ها از موارد دیگر استفاده از جذابیت منطقی است.
به یاد داشته باشید که یک سند، سخنرانی یا تبلیغ می تواند هر سه جذابیت رقت انگیز، اخلاقی و منطقی را ایجاد کند. آکادمی فن بیان اغلب تکنیک ها را به منظور ایجاد یک استدلال متقاعد کننده ترکیب می کنند.
تجزیه و تحلیل ساختمان با پیش نویسی
در نوشتن یک تحلیل بلاغی مؤثر (متن سخنوری)، باید در مورد جذابیت های منطقی، اخلاقی و رقت انگیز، شواهد، تکنیک های استفاده شده، دلایل و هدف بحث کنید. نمونه هایی از آن درخواست ها، شواهد و تکنیک ها؛ و توضیح شما در مورد اینکه چرا آنها کار کردند یا کار نکردند مهم است. برای شروع به هر یک از این ملاحظات در یک یا دو جمله روی یک تکه کاغذ پاسخ دهید. نگران آن نباشید که چطور به نظر می رسد، فقط به سوالات پاسخ دهید.
مثال. یادداشتهای مقدماتی برای تحلیل بلاغی مقاله هوراس ماینر “آیینهای بدن در میان ناسیرما”
مثال. هدف – ترغیب خوانندگان برای دیدن مضحک بودن وسواس آمریکایی ها به ظاهرِ فیزیکی و ایده های عجیب ما در مورد “بهداشت”.
مثال. فنون بلاغی به کار رفته و چراها
لحن تعلیمی باعث می شود که نویسنده مانند یک دانشمند عالی به نظر برسد تا به خود و خواننده احساس برتری بدهد. از دیکته های مجزای آکادمیک برای فاصله انداختن بین خواننده و «قبیله» مورد مطالعه استفاده می کند. از زمینه های مشترک برای قرار دادن خود و خواننده در سطح موجودات برتر و متمدن که این قبیله را مطالعه می کنند، استفاده می کند، تنها زمانی که خواننده متوجه می شود که «قبیله» آمریکاست، آن را تغییر می دهد. از نگاه عام برای توصیف و نمایش حماقت شیوه هایی مانند سفید کردن دندان استفاده می کند. آیا همه اینها منطقی هستند؟ از کنایه استفاده می کند و در پایان یک نقل قول از نویسنده دیگری را درج می کند که ما را به خاطر احساس برتری مان مسخره می کند.
شناسایی تکنیک های کشف نشده در متن
گام بعدی شناسایی نمونه هایی از این تکنیک های کشف نشده در متن است. در بحث استفاده از لحن تعلیمی، ممکن است به عنوان مثال به جمله زیر اشاره کنید: «انسان شناس چنان با تنوع شیوه های رفتار افراد مختلف در موقعیت های مشابه آشنا شده است که شایسته نیست حتی از دیدن عجیب ترین آداب و رسوم غافلگیر شود. برای هر تکنیک استفاده شده باید چندین مثال داشته باشید.
اثربخشی تکنیک
بعد، به اثربخشی هر تکنیک بپردازید. به عنوان مثال، در مقاله ماینر، لحن آموزشی، ما را به خود جذب میکند، اما تقریباً در نیمهی راه مقاله متوجه میشویم که ماینر در مورد جامعه کنونی آمریکا صحبت میکند و «Nacirema» “آمریکایی” است که به عقب نوشته شده است. متوجه میشویم که لحن کنایهآمیز است و ماینر به این نکته اشاره میکند که چگونه آمریکاییها به جادو و خرافات اعتقاد دارند و تصوری که ما از آن موجودات روشنفکر، منطقی و علمی در ذهن داریم درست نیست.
اصل موضوع ، بدنه و نتیجه گیری
پس از طوفان فکری و انجام تحلیل واقعی، آماده نگارش پایان نامه شوید. به یاد داشته باشید که سه (یا چهار) تکنیک را انتخاب کنید که می توانید قوی ترین مورد را برای آنها ایجاد کنید. آکادمی فن بیان از فنون بسیاری استفاده می کنند. روی مواردی تمرکز کنید که رایجترین یا جالبترین هستند و میتوانید آنها را متقاعدکننده توصیف کنید.
مثال. ماینر در مقاله خود “آیین های بدن در میان (آمریکا)”، به طور موثر خواننده خود را از ماهیت مضحک وسواس آمریکا در مورد سلامت بدن و جذابیت بصری متقاعد می کند و به خوانندگانش اجازه می دهد قبل از اینکه بفهمند موضوع خودشان هستند، نظر شخص ثالثی درباره خود ایجاد کنند . ماینر با به کارگیری لحن آکادمیک، دیکته جدا، و زمینه مشترک برتر به این امر دست می یابد تا خواننده خود را در سطح دانشمندی قرار دهد که یک «قبیله» بومی را مشاهده می کند.
در نهایت، مقدمه، پاراگراف ها و نتیجه گیری خود را بنویسید.
یک “مقدمه” باید به طور واضح به استدلال شما منتهی شود. اگر استدلال شما شامل موضع نویسنده در مورد مجازات اعدام است، ممکن است با ارائه داده های واقعی و یا تاریخچه مجازات اعدام شروع کنید. به یاد داشته باشید که بحث شما با اولین کلمات مقاله شما شروع می شود. مقدمه شما باید پیش زمینه ای ارائه دهد که خواننده را وادار کند ارتباط استدلال شما را ببیند.
هر پاراگراف باید جمله سرتیتری خود را داشته باشد. مطمئن شوید که هر ایده یا جمله در یک پاراگراف با جمله موضوعی آن مرتبط است. شما نمی خواهید بین موضوعات پرش کنید. این به مقاله شما یک حس انسجام می دهد تا پاراگراف های خود را به همان ترتیبی که در مقدمه شما ارائه شده است قرار دهید. نحوه سازماندهی پاراگراف ها را در نظر بگیرید. آیا در مورد هر تکنیک – هر نمونه از اخلاق، سپس هر نمونه از پاتوس، و در نهایت هر نمونه از لوگو – بحث خواهید کرد و سپس با بحث در مورد اثربخشی کلی پایان میدهید؟ یا اینکه مقاله را از نظر تکنیک کم تاثیر تا موثرترین بررسی می کنید؟ یا از ترتیب زمانی استفاده میکنید و در مورد هر تکنیک به صورت متوالی بحث میکنید؟ به عنوان مثال، برای مقاله Nacirema، پاراگراف اول می تواند بر لحن آکادمیک تمرکز کرد ، پاراگراف دوم بر دیکته، و پاراگراف سوم برزمینه های مشترک.
برای هر پاراگراف، چندین مثال بزنید و توضیح دهید که چگونه آن مثال های تکنیک مورد بحث را نشان می دهند. در پایان هر پاراگراف بدنه، مطمئن شوید که جمله موضوعی خود را به پایان نامه خود متصل کرده اید. این انسجام ایجاد می کند، استدلال شما را مستحکم می کند و انتقال به موضوع بعدی شما را فراهم می کند.
“نتیجه گیری” شما باید به طور خلاصه استدلال اصلی شما را بازگو کند. سپس باید استدلال شما را در سطح بالاتری تایید کند. چرا استدلال شما مهم است؟ در دنیای واقعی به چه معناست؟ برای مثال، نتیجهگیری تحلیل بلاغی مقاله Nacirema ممکن است به پیام زیربنایی ماینر مبنی بر بردباری و قدردانی از فرهنگهای دیگر اشاره کند و اینکه چگونه امکانات نویسندهای او بر ارائه آن پیام تأثیر گذاشته است.



ثبت ديدگاه