در قسمت سوم مجموعه آموزش فن بیان، استاد حسینیان به سوالات دکتر زند در مورد تند تند حرف زدن و نحوه تلفظ صحیح هجای حروف پاسخ می دهد. با ما همراه شوید.

..

قسمت سوم مصاحبه آموزش فن بیان


دکتر زند: یک نکته در مورد سرعت و صراحت در فن بیان که فرمودید، عرض کنم و آن این که بعضی از افراد هستند که خیلی سریع صحبت می کنند و به اصطلاح تند تند حرف میزنند. این سریع صحبت کردن و یا تند تند حرف زدن چه ربطی می تونه به سرعت و صراحت کلام که شما گفتید داشته باشه؟ آیا سریع حرف زدن کلا خوبه؟ و یا این که کسانی که تند تند حرف می زنند چه مشکلی دارند؟ و چگونه میشه برطرفش کرد؟


دکتر حسینیان: به قول خود این افرادی که سریع صحبت می کنند که می گویند: ما تن تن حرف میزنیم. نه! تند تند صحبت می کنند. یعنی این ها سرعت رو با شتابزدگی اشتباه می گیرند. مسئله ما از این نکته قطعا مسئله شتابزدگی در گفتار نیست. حرف ما در آموزش فن بیان در خصوص سرعت لازم برای انتقال لحظه ایی معنا در ذهن مخاطب است.


البته حواسمون باشه که اینجا ما نیاز به ایستگاه ها یا توقفگاه هایی داریم که، این توقفگاه ها بتوانند کاری کنند که مخاطب از فهم کلام ما عقب نماند. به طور مثال فرض بفرمایید که سخن رو به یک وسیله نقلیه شبیه کنیم. اگر یک وسیله نقلیه ایی در سریع ترین حالت ممکن در حال حرکت باشه، هیچ جایی هم توقف نکنه چه اتفاقی میوفته؟ خب نه هیچ کسی می تواند سوار این وسیله شود و نه کسی میتونه ازش پیاده بشود. در عین حال هم که اگر یک وسیله نقلیه ایی باشه که دائم ترمز کنه، توقف کنه و اصلا هم مشخص نباشه مبداءِش کجاست و مقصدش کجاست، اون هم عملا باعث میشه که هیچ مسافری هم به مقصدش نرسد.


بنابراین بحث ما در آموزش فن بیان این است که سخن به طور کلی که قرار هست ارائه بشه باید در عین صراحت و سرعت، مکث لازم رو هم داشته باشه. یعنی سکوت هایی بین کلمات و جملات که باعث بشوند که فهم سخن در مخاطب به وجود بیاد. یعنی مخاطب از معنای سخن عقب نیافتد. چون فهم مخاطب نسبت به موضوع در آموزش فن بیان و سخنرانی اهمیت فراوانی دارد.


این جور نباشه که من پشت سر هم بگم و برم؛ فرض بفرمایید همین الان برای توضیح بحث مکث و فن بیان بنده پشت سر هم، کلمات رو یکی پس از دیگری به کار ببرم. هیچ جایی هم توقف نکنم و همین جوری پشت سر هم صحبت کنم. خب طبیعتا اتفاقی که میوفته این است که هیچ کسی متوجه نمیشه که من چی میگم. (آقای دکتر جهت درک بهتر مخاطب از سریع صحبت کردن، کلمات رو تند تند بیان می کنند.).


پس این شتابزدگی بر سخن اصلا صلاح نیست. جای دیگه ام هست که من در مسئله مهم فن بیان… (دکتر جهت درک بهتر مخاطب از سرعت صحبت کردن، کلمات رو شمرده شمرده بیان می کنند). این هم باز مشکل دارد. یعنی در هر دو حالت این کار غلط است. پس مکث در مواقعی برای این که مخاطب از فهم سخن من عقب نماند، لازم است.


مکث خیلی مواقع در فن بیان جنبه تاکید دارد. وقتی که همین الان بنده تاکید می کنم (جناب دکتر جمله را با لحنی موکّد ادا می کنند) مکث سخن من رو موکد می کنه. در برخی موارد مکث جنبه نمایشی داره؛ کلام رو زیبا میکنه و در جای دیگر هم میتواند جنبه تکمیل داشته باشد. مثلا در مواردی وقتی شما می خواهید یک ضرب المثل رو بگید، هر که را طاووس خواهد جور هندوستان کشد. اینجا مکث باعث میشه که قسمت تکمیل کننده اتفاقا خیلی پررنگ هم به نظر بیاد. پس این خودش هم میتونه به عنوان نکات فن بیان مورد نظر قرار بگیرد.


دکتر زند: آقای دکتر بعضی مواقع، افراد که شروع میکنند به صحبت کردن بر خلاف اون نکاتی که شما در فن بیان در مورد مکث فرمودید، مکث هایی دارند که ضرورتی نداره. یعنی هیچ اندیشه ایی پشتش نیست. برای هیچ کار خاصی نیست و در بعضی موارد حتی صدا هایی هم از خودشون در میاورند، که این امر باعث میشه کسی هم که داره گوش میده به شدت روش تاثیر منفی بذاره.


دکتر حسینیان: این بیشتر مربوط به فراموشی سخن است. ما در هنگام سخن گفتن کلمات یکی پس از دیگری بر زبانمون جاری میشه و در مواقع مکث های طولانی و بی مورد دچار عقب افتادن از کلام میشیم و و معمولا این مشکل در تمام آدم ها هست حتی در حرفه ایی ها. منتهی حرفه ایی ها این مشکل رو مثل مبتدی ها حل نمی کنند. آدم های مبتدی دو سه تا روش دارند. یا میگذارند اون وسط خالی بمونه هوا بپیچه؛ یعنی یک سری مکث هایی که طرف میمونه که این چیه؟ مخاطب فکر میکنه حتی حرفش تموم شده. و دوباره ادامه میده. بعضی ها به قول شما سر و صدا می کنند مثل استفاده از حروف مصوت   َ  ،   ِ   و …؛ بعضی ها یک تکه کلام همیشگی دارند که استفاده می کنند. مثلا مدام تکرار می کنند ” لذا ” یا ” در واقع” و یا برخی از افراد از ” مثلا ” استفاده می کنند. خیلی از مواقع اصلا مثال نمی زنند که قبلش از مثلا استفاده می کنند. یعنی بعد از مثلا هیچ جمله مثالی وجود نداره. این فقط برای اینه که بتونه اون فضای خالی رو پر بکند.


اتفاقا راه نجات در همین هست. در آموزش فن بیان توصیه می شود اصطلاحا از همین کلمات فضا پر کن یا تکه کلام ها استفاده کنیم. در زبان فاری تکه کلام های زیادی داریم. به طور کلی اگرچه، در واقع، حتما، قطعا بطور قطع، درضمن، یقینا، به طور مثال و خیلی چیز های دیگه. این ها رو ما باید به صورت تناوبی ازشون استفاده کنیم. یعنی تکراری نباشد. سعی کنیم هر جایی که ما لازم هست از یک تکه کلام استفاده کنیم یک دونه از این ها رو دست چین کنیم و در اون لحظه خرجش کنیم. رفته رفته این تکه کلام ها با کلمه قبل و کلمه بعد و یا جمله قبل و جمله بعد ارتباط معنایی هم پیدا می کنند. مخاطب متوجه این خالی بودن این فضا نمیشه، متوجه تکرار در این تکه کلام نمیشه، بلکه حتی خیلی ساده احساس میکنه که این جزء بافت کلامه و کلمات یکی پس از دیگری مطرح میشه و به سمع و نظر مخاطب هم میرسد. در آموزش فن بیان توصیه استفاده از کلمات فضاپرکن است ولی به صورت تکراری نه!


دکتر زند: جناب استاد یکی از مشکلاتی که همیشه ما در جلسه های مشاوره فن بیان داریم و اتفاقا در این زمینه همیشه هم از مراجعه کنندگان تست های مختلف می گیریم، مشکل تلفظ است. معمولا وقتی صحبت می کنند و شما به حرف هاشون گوش میدید و کمی دقت کنید و گوش حرفه ایی آدم در این زمینه داشته باشه متوجه میشه که بسیاری ازهجا های حروف دقیق و درست تلفظ نمیشه. این مشکل رو چگونه باید برطرف کرد؟


دکتر حسینیان: ببینید معمولا برخورد مردم با مسئله زبان و بیان برخورد سر دستی و مبتذل هست. یعنی صرفا دنبال این هستند که یک کلامی رو همینجوری سرسری ارائه بکنند سر دستی و خیلی هم دنبال جدیت در بیان نیستند. همین باعث میشه که حروفی که بیان می کنند از رنگ و لذت لازم برخوردار نیست. هیچکدوم از واج هایی که از زبان اینها و از دهان اینها شنیده میشه اون رنگ لازم رو ندارند. به خصوص در قست صامت ها. یعنی صامت ها فارغ از هرگونه رنگ و تلفظ درست یا حداقل شدت لازم در فن بیان برخوردار نیست. حتی در هجا ها هم اون موقعی که قراره هجایی کشش داشته باشه یا کوتاه بشه یا بلند بشه، باز دقتی هم اونجا خرج نمیشه.


تمرین های فن بیان زیادی وجود داره که باید این اتفاق بیوفته. مثلا در بسیاری از موارد طرف خیلی سرسری میگه چطو؟! خب اینجا چطو معنی نمیده. چطور درست هست. چرا هیچ کدوم از این صداها و واج ها شنیده نمیشه و ما متوجهش نمیشیم؟ علتش اینه که داره سر دستی برخورد میکنه و از اون مهم تر هم شاید دچار شلی زبان شده. یعنی زبانش اون چرخش لازم رو نداره. فک و آرواره و دهان و دندانش هم خوب به مقوله تلفظش و تکلمش کمک نمیکنه. برای برطرف کردن این موضوع تمرینات فن بیان زیادی وجو داره مثلا استفاده از شمعک که ابزار بسیار خوبیست به عنوان یک وزنه عضله ساز برای صدا سازی. حالا انشالله اگر فرصتی بود در بحث صداسازی به این مقوله هم میپردازیم که چطور از شمعک استفاده کنیم.